يک دنياي بهتر: رژيم اسلامى همزمان با سياست حذف سوبسيدها و گران شدن اقلام زندگى مردم تهاجمى را عليه کارگران و مردم سازمان داد و دست به دستگيرى برخى از فعالين کارگرى زد. در حال حاضر چه تلاشهايى براى آزادى اين فعالين در جريان است؟ کارگران چگونه با اين سياست مقابله ميکنند؟
نسرین رمضانعلی: شرایط زندگی طبقه کارگر هر روز دشوارتر می شود. رژیم جمهوری اسلامی تعرضی همه جانبه را به سطح معیشت اکثريت مردم محروم سازمان داده است. بحران سرمایه داری که دنيا را در برگرفته٬ و اقتصاد ايران هم از آن جدا نيست٬ مجرائى برای تاخت تاز هرچه بیشتر سرمایه داری در ایران باز کرده است. طی یکساله گذشته قوانینى را در مجلس اسلامى به تصویب رساندند که همه را در کنار هم بگذارید یک تصویر عریان از سرمایه داری اسلامی در ایران بدست می دهد که سرجمع شیرازه زندگی میلیونها انسان را درهم ریخته است. حذف سوبسیدها حقیقتا بحثی سرگرم کننده است تا اینکه اقدامی شدنی. وقتی از کارگران٬ کارمندان٬ پرستاران و سایر بخشها دراين مورد سوال می کنید٬ ميگويند کى سوبسیدها پرداخت شده که حالا رژیم تصمیم به قطع آن دارد! اگر هم سوبسیدی پرداخت شده فقط به نورچشميها بوده است. شرایط اقتصادی و معیشتی مردم و بخصوص کارگرانی که بجز نیروی کارشان چیزی ندارند که بفروشند و هر روز برای بقای خود می جنگند٬ با توجه به تورم سرسام آور و گرانى وخيم است. بجز ماشین سرکوب هیچ چیزی در این کشور سرجایش نیست .
در مقابل سیاست انجماد حداقل دستمزدها در مراکز مختلف صنعتی اعتراضات زیادی را براى افزايش دستمزدها شاهد بودیم. اما از آنجا که یک بخش زیادی از طبقه کارگر مبارزاتشان حول پرداخت حقوقهای معوقه٬ مقابله با اخراجها و بیکار سازیها است٬ کمتر اخبار این بخش از اعتراضات کارگری بازتاب داشته است. یک نمونه نیروگاه برق در تهران است که چندین هزار کارگر دارد و این کارگران در بخشهای مختلفی کار می کنند. در حال حاضر بخش مهندسین و متخصصین این نیروگاه معترض به این وضعیت هستند که افزایش دستمزد سالانه بر اساس تورم لغو شده است. بنابراین کارگران اعتراضات خود را در همان محیط کارشان برای افزایش دستمزد دارند پیش می برند. البته بخاطر نداشتن تشکل این مبارزات در همین نیروگاه هم تا حدودی پراکنده هست. کارگران در بخشهای مختلف بدلائلى نميتوانند در نشستهائی که هست حضور داشته باشند. چرا که دولت و کارفرما برای پیشبرد استثمار هر چه بیشتر٬ کارگران را به کارگران حرفه ای٬ نیمه حرفه اى٬ مهندسین٬ تکنسین ها٬ متخصصین٬ مکانیکها٬ و غيره تقسیم کردند که مانع بیشتری برای متشکل شدنشان ایجاد کنند.
این مبارزات را شاهد هستیم. این نمونه ای از دهها نمونه است که من با آنها در ماههای اخیر برخورد داشتم. مبارزات متاسفانه کماکان پراکنده است. کماکان اهرم فشار اخراج و قراردادهای موقت بالاى سر کارگران است و یا فعالین کارگری که در صف اول قرار می گیرند دستگیر می شوند که تداوم انسجام و متمرکز کردن مبارزات را برای کارگران دشوار میکند. اما کارگران ساکت نیستند. هم اکنون کارگران در مراکزی مثل عسلویه علیه سیاست پیمانکاران و کارفرمایان خود را سازمان دادند که در مقابل اخراج بایستند. قبلا با عوض شدن پیمانکار کل کارگران یا حداقل بخشی از این کارگران اخراج میشدند و پیمانکار جدید تعدادی دیگر را استخدام میکرد. پيمانکار جديد با توجه به قراردادهای قبلی پیمانکار با کارگران تلاش داشت با کمتر کردن دستمزدها٬ زدن هزینه های بدی آب و هوا٬ حق شیف٬ اضافه کاری٬ نگهبانی شبانه از موتورها و غیره را به راحتی زیر پا بگذارد. اخیرا کارگران در مقابل این سیاست ایستادند. باید منتظر بود که آیا در تمامی فازها کارگران موفق می شوند يا نه؟ اما کارگران یک چیز را متوجه هستند: باید متحد باشند. از این فاکتها زیاد هست که شاید باید خواست از کارگران در این مراکز تجربیات با ارزش خود را در اختیار کل طبقه کارگر در ایران بگذارند و این دستمایه ای برای پیشبرد هر چه گسترده تر مبارزات کارگران باشد.
در دل چنین اوضاعى است که رژیم از ترس شروع به دستگیری تعدادی از فعالین کارگری کرده است. در دل همین شرایط هست که رژیم نه تنها فعالین کارگری را زیر ضرب گرفته است بلکه خانواده های آنها نیز مورد اذیت و آزار قرار میگیرند.
در مقابل اين دستگيريها جنب و جوش در جریان هست. تومارهائى برای آزادی فعالین کارگری و محکوم کردن تعرض به آنها امضا میشود. نامه به نهادهای بین المللی نوشته شده است و اعتراضات سازمانها و احزاب علیه این وحشیگری در جریان است. اما به نظر من خیلی کم و ناکافی هست. ببینید اگر کارگر نفت اهواز و یا آبادان حقوقش یک میلیون و گاها بالاتر هم میزند٬ اگر کارگر نفت اعتراض میکند که به مسله مسکن وی رسیدگی نشده است و دولت سریع از ترس پاسخ میدهد٬ به دلیل مهم بودن این مرکز است. کارگران وقتی تصمیم میگیرند اعتراض کنند شاید بخاطر وضعیت و موقعیت این صنعت همه با هم هستند و حتی بسیجی حراستی هم نمی تواند هیچ غلطی بکند. این را مقایسه کنید با نفت شهر که آنجا هم چند سایت هست ولی کارگران در اینجا از وضعیت بشدت اسفبارترى از کارگر نساجی زندگی می کنند. امکانات رفاهی و بهداشتی و غیره صفر است. هنوز مینهای دوران جنگ ایران و عراق در نزدیکی این مرکز نفتی هست و از کارگران قربانی می گیرد. اما کمتر شاهد اعتراضات انها هستیم و یا شاید بهتر است بگویم اصلا صدایشان بجائی نمی رسد. کارگرانش کم تجربه هستند.
من به اين موارد اشاره کردم که بگويم چرا رژیم هار اسلامی فعالین را دستگیر می کند اما تلاش برای آزادی آنها سخت شده است. در حال حاضر مبارزه برای آزادی فعالین کارگری نه در درون طبقه بلکه خارج از طبقه کارگر دارد صورت می گیرد. خارج از محیط کار و زندگیشان صورت میگیرد. چند وقت پیش داشتم با خانواده یکی از این فعالین دستگیر شده صحبت میکردم. متوجه شدم که دستگیری همسرش را از همسایه ها مخفی نگه داشته است. تنها چیزی که به نظرم رسید آن موقع بگوییم این بود که حتما کارفرما هم گفته مرخصی با حقوق بهش دادم که سرکار نیایید! مشکلی که هست متاسفانه اينست که همین تشکلها بخشا مبارزه کارگران را بخشا به خارج از محیط کار انتقال دادند و این دارد ضربه به متحد و متشکل شدن طبقه کارگر میزند. ببینید من در سالهای گذشته بارها شاهد بودم در دل یک مبارزه و اعتصاب کارگری وقتی رهبران آنها دستگیر شدند با تعرض همه جانبه کل کارگران رژیم روبرو بوده است و جرات نکرده فعالین را نگه دارد. اما همین فعالین وقتی از اون محیط کنده ميشوند امنیتشان تضمینی ندارد. برای همین فعلا تلاشها و مبارزه برای آزادی فعالین کارگری خارج از محیط کار است. همه جانبه نیست. قطعا باید برای آزادی فعالین و محکوم کردن رژیم از تمامی ابزارها استفاده کرد.
يک دنياي بهتر: مساله افزايش دستمزدها يک مبارزه دائمى ميان کارگران و سرمايه و دولتشان است. رژيم سياست انجماد دستمزدها را در پيش گرفته است. چه تحرکاتى براى مقابله با اين سياست در پيش است؟ گرايشات متفاوت کارگرى چه واکنشى در قبال اين مساله از خود نشان داده اند؟
نسرین رمضانعلی: عصبانيت و نگرانى اولين واکنشها بود که همه جا ميشد ديد. بخشهائى امضا جمع کردند و براى مجلس و وزارت کار بفرستند که متاسفانه خودشان در نيمه راه ول کردند و معلوم نشد که سرنوشت اين کمپين چى شد؟ حقيقت اينست که سالهای گذشته هم کارگران زیاد روی این افزایش دستمزدها حساب نميکردند. چون کل دستمزدها نصف هزينه هاى اوليه شان هم نميشد. کارگران مجبورند حداقل دو شغل داشته باشند و از مسیر کار تا خونه یا برعکس ماشین شخصی خود را هم مثل تاکسی استفاده کنند که حداقل پول بنزین ماشین را در بیاورند. بخشى هم که اين را ندارند بايد دنبال هزار کار جانبى ديگر بروند. بنابراین قضیه همین افزایش حداقل دستمزدها هم عین دادن سوبسیدها بوده است. وانگهى اگر ميشد آمار دقيقى گرفت معلوم ميشد که از همان 20 درصد افزایش دستمزد که پارسال تصویب شد درصد ناچيزى از کارگران همان را هم نگرفتند. بنابراين مبارزه برای افزایش دستمزد هميشه در دستور طبقه کارگر قرار داشته است و ربط زيادى به آخر سال نداشته است.
اين اواخر خود دولتى ها متوجه شدند که نميتوانند سوبسيد بدهند و در طرح شان از بخش انجماد دستمزدها صرفنظر کردند. يعنى همان چند درصد را اضافه ميکنند که دو روز بعد با گرانى هيچ ميشود. در عوض نرخ کالاها را آزاد ميکنند. اين را بايد گفت که کارگران بدرجه اى به اين حکومت بدبين اند که اين لایحه ها و قوانین را جوک ميکنند. من خیلی کم دیدیم که کارگری بیایید و بگوید مثلا این لایحه تصویب شد به نفع ماست یا به ضرر ماست. اساسا بحثشان برسر چه باید کرد است و اينکه چطور میشود دولت و کارفرما که دستشان در دست هم هست را به عقب برانند. این تصویری است که کارگران از رژیم دارند. یعنی فکر ميکنند هیچ قانونی٬ هیچ لایحه اى به نفع آنها تصويب نمیشود. فقط استثمار بیشتر و فقر بیشتر و تحمیل گرسنگى به طبقه کارگر است .اشاره کردم که مبارزه برای افزایش دستمزد یک بخش اساسی و بزرگش دارد در مراکز مهم کارگری پیش میرود. بايد تلاش کنيم بازتاب اقدامات برای افزایش دستمزد بصورت گسترده اى منعکس شود.
مسائل ديگرى هم هستند که بعنوان نيروى بازدارنده عمل ميکنند. وقتی لایحه انجماد حداقل دستمزدها که جزئى از طرح احمدى نژاد بود تصویب شد٬ درست همان روز داشتم با تعدادی از فعالین کارگری صحبت می کردم. آنها کمترین توهمى به این سیاست نداشتند و آماده جنگیدن با شرایط جدید بودند. اما مثلا در اطلاعیه سندیکای هفت تپه یا کارگران لاستیک البرز که خواهان دولتی شدن کارخانه هستند ميبينيد که گرايشاتى مبارزات کارگرى را به چه سمتى ميبرند. همين ها باعث ميشود که انرژی فعالین رایکال سوسیالیست را به خود اختصاص دهد که در محیط کارش بقيه را متقاعد کند که سرمایه داری سرمایه داری است و مبتنى بر استثمار کارگر. بخشی از کارگران طورى از خواست دولتى شدن حمایت می کنند که انگار کارفرماى دولتى قرار است تخم طلا بگذارد.
يک دنياي بهتر: چه تلاشهايي را براي پيشبرد موفق اين مبارزه بايد در دستور قرار داد؟ رهنمودهاى شما به فعالين راديکال و سوسياليست کارگرى چيست؟
نسرین رمضانعلی: مبارزات کارگرى گسترده تر شده است. امروز دیگر رسانه خود رژیم هم نمیتوانند همه اخبار را سانسور کنند و مجبور میشوند بخش از آن را دم بريده و سر و ته از زبان مزدورانشان با نام "فعال کارگرى" منعکس کنند. شرایط به غایت سخت زندگی طبفه کارگر را غیر قابل تحمل کرده است. رژیم هم ساکت نبوده و مرتبا اخراج کردند٬ دستگیر کردند٬ محروميت اجتماعى را به کارگران تحميل کردند. اما این مبارزات جاریست و ادامه دارد. کارگران بجان آمده صنایعی مثل نساجی و ماشین سازی وقتی امروز در مقابل مجلس و ریاست جمهوری تجمع می کنند دیگر بایکوت خبری به یمن ارتباطات جهانی ممکن نیست. اما رهنمودهای حزب اتحاد کمونیسم کارگری به رهبران و فعالین رایکال سوسیالیست کدامها هستند؟ متشکل و متحد شدن حول خواستهای همگانى و برحقشان٬ تشکيل مجمع عمومی و شورا در محیط کارشان. امروز بیش از هر زمان دیگری باید بر تشکلهای توده اى کارگری در محیط کار تاکيد کرد. تجربیات سالهای اخیر نشان داده است متشکل شدن کارگران در محیط کار رمز پیروزی آنها بوده است. متکی شدن به جنبش مجمع عمومی و اراده جمعی کارگران ضامن امنیت رهبران و نمایندگان کارگران بوده است. تاکید من بر این است که کارگران باید در محیط کارشان متشکل شوند و مبارزات ر ا برای خواستهایشان به پبش ببرند. اینجاست که دهها رهبر عملی دیگر به صحنه خواهد آمد. باید به کارگران هشدار داد که به دامن آکسیونیسم و ماجرا جویی نیفتند.
شاید گفتن یک حرکت در یکی از مراکز کارگری که ظاهرا سر و صدائی نکرده ولی بنظرم قابل توجه است بد نباشد. کارگران یکی از مراکز نفت تمامی خواستهای خود را فرموله کردند و بر روی تابلوی اعلانات نوشته اند. کارگران حول این خواستها بارها یقه کارفرما را گرفتند و مستقیما اولتیماتوم دادند. کارفرما به تکاپو افتاده است .یا نمونه ديگر کارگران نازنخ است. برای اینکه هیچ کدام از کارگران با مشکلات امنیتی روبرو نشوند به مجمع عمومى و حضور جمعى متکی شويد. با سایر مراکز کارگری در شهر و استان خود تلاش کنید در ارتباط باشید. ارتباطی زنده و واقعی را ایجاد کنید. اعتراضات چندین مراکز را با هم هماهنگ کنید. رهبران خود را حفظ کنید و اجازه ندهید رژیم و کارفرما آنها را تهدید و اخراج و یا دستگیر کنند. تضمین قدمهای بعدی و پیروزی در مبارزاتی که پیش روی طبقه کارگر است امروز تنها در قالب متشکل شدن در ظرف مجامع عمومی ميسر است.
يک دنياي بهتر: اعتراضات کارگرى در جهان سرمايه دارى و در مقابله با بحران و سياست رياضت کشى اقتصادى در جريان است. هر روز شاهد اعتراض کارگرى هستيم. اين اعتراضات چه نقش و تاثيرى در جنبش کارگرى ايران دارند؟
نسرین رمضانعلی: تاثیر مستقیمی بر طبقه کارگر در ایران دارد. اگر کارگران آگاه بر هم سرنوشتی طبقاتى خود هستند بدون تردید این مبارزات تاثیر مستقیم و مثبتی بر مبارزات کارگران در ایران دارد. رژیم جمهوری اسلامی هر چند عین سگ هار به جان کل جامعه افتاده است و صد البته ماشین سرکوبش علیه این غول که هرازچند گاهی تکانی میخورد آماده است اما ناتوان از مرعوب کردن کارگران بوده است. اتفاقا وقتی داشتم با یکی از کارگران نساجى صحبت میکردم از وضعیت کارگران نساجی در اروپا سوال میکرد و اینکه وضعیت این بخش از طبقه کارگر در آلمان چطور است؟ برایش خیلی مهم بود بداند اشکال مبارزاتی کارگران در اینجا چطور است و دوست داشت از تجربیات مبارزات طبقه کارگر در آلمان برایشان بیشتر تعریف کنم. یا یکی از کارگران ديگر با هیجان زیادی از مبارزاتی که در جریان هست جویا میشد و اخیرا مرتب از مبارزات کارگران در فرانسه و انگلیس سوال میکنند. اعتراضات یونان جانی تازه به جنبش کارگری در ایران داد. تنها کسی میتواند این را لمس کند که با فعالین رادیکال و کمونيست و رهبران عملی طبقه کارگر وارد دیالوگ شود. متوجه میشوید چقدر این مبارزات در روحیه آنها تاثیر دارد. یکی از فعالین در تهران میگفت مبارزات کارگران در دنیا در ایران سانسور میشود. لطفا اخبار این اعتصابات و اعتراضات و اشکال آنرا برایمان ارسال و تجربیاتشان را منتقل کنید. این انتظاری است که از حزب ما دارند. امیدوارم بتوانیم به این نیازهای واقعی پاسخ بدهیم اما با این توضیحات بیشتر خواستم تصویری را بدهم که طبقه کارگر در ایران بی تفاوت از کنار مبارزات هم طبقه هایش نمی گذرد.
بطور خلاصه تصویری که من دارم و این تصویر را حقیقتا از خود فعالین جنبش کارگری در داخل گرفتم اينست که این مبارزات آنها را بهیجان می آورد و پیروزی طبقه کارگر در هر گوشه دنیا را پیروزی خود می دانند. شکی نیست بارها طبقه کارگر ایران شاهد بوده است که طبقه کارگر در سایر کشورهای چگونه از مبارزاتش و رهبران آن و برای یکی از پایه ای ترین خواستهای طبقه کارگر ایران يعنى حق تشکل حمایت و رژيم جمهوری اسلامی را محکوم کرده است. کارگران بر این امر آگاه هستند و پیشروی جنبش کارگری در هرجا را پیشروی خود میدانند. *